هیچ چیز دشوارتر، خطرناکتر یا نامطمئنتر از رهبری آغاز یک تغییر نیست، زیرا نوآوری دشمن همه کسانی است که امور را با شرایط قدیمی بهخوبی انجام دادهاند و تمایلی به تغییر ندارند. همین موضوع در حوزه مدیریت دانش سازمانی نیز صادق است چرا که پیادهسازی مدیریت دانش در سازمان نیز معمولا منجر به اعمال تغییرات زیاد در سیستمها و روشها و فرایندهای سازمانها میشود.
فلسفه مدیریت دانش این است:
هر سازمان باید بداند چه چیزهایی را میداند؛ تا بتواند از آنچه میداند استفاده کند تا بتواند چیزهای جدیدی را بداند!
جمله فوق ممکن است طنزگونه به نظر بیاید اما واقعیت این است که سازمانهایی که دانش و تجربیات خود را مستندسازی کنند، فرایند یادگیری سازمانی و توسعه و رشد اقتصادی و تکنولوژیکی را با موفقیت بیشتری طی میکنند.
کتاب «دستنامه مدیریت دانش» نوشته دو تن از اساتید و نظریهپردازان برتر حوزه مدیریت دانش جهان بوده و به عنوان یک مرجع راهنمای گام به گام برای پیادهسازی موفق مدیریت دانش در سازمان، در دو جلد منتشر شده است.
قبلا جلد اول از این کتاب را به شما معرفی کردهایم. (لینک شود به جلد 1)
در جلد دوم این کتاب، سرفصلهایی چون سازمان دانش، نفوذ بر ذینفعان، فرهنگ و ارتباطات و تغییر، تهیه طرح پیادهسازی مدیریت دانش، ایجاد شبکه مدیریت دانش، آزمایش و پایلوت، حاکمیت، تعبیه و راهاندازی مدیریت دانش، طراحی شاخصها و سیستم گزارشدهی مدیریت دانش، مواجهه با موانع پیش رو، استقرار و پیادهسازی، نمونههای عملی پیادهسازی در شرکتهای فعال در صنایع مختلف، پیادهسازی در شرکت هوآوی، فرایند یادگیری سریع سازمانی و ... به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
بخش اول کتاب، فصلهای 1 تا 3 به مباحث مقدماتی شامل بحث درباره مدیریت دانش و قلمرو موضوعی، نظری اجمالی بر مراحل پیادهسازی، معرفی رویکرد پیشنهادی و 12 مانع و دام اصلی در راه پیادهسازی آن اختصاصیافته است.
بخش دوم، در فصلهای 4 تا 10، مباحث آمادهسازی مطرح شده و به بررسی منابع مورد نیاز پیش از آغاز پیادهسازی مدیریت دانش، ازجمله استراتژی، افراد، بودجه، اهداف و شرکا پرداخته است.
طولانیترین بخش کتاب یعنی بخش سوم شامل فصول 11 تا 20 حاوی مباحث ارزیابی و برنامهریزی است. حوزهای که در آن مهمترین تصمیمات اتخاذ میشوند. در این بخش فرآیند ممیزی، مفهوم و اجزای بالقوه چارچوب مدیریت دانش، مسائلی چون مدیریت ذینفعان، ارتباطات، فرهنگ و برنامهریزی تفصیلی موردبررسی قرارگرفتهاند.
بخش چهارم یعنی فصلهای 21 تا 26 به فرآیند پیادهسازی اختصاصیافته است. در این بخش مباحثی چون ایجاد شبکه قهرمانان مدیریت دانش، مرحله آزمایش و پایلوت، برنامه گسترش، سیستم سنجش و گزارشدهی، دستاندازهای مسیر و درنهایت انتقال به سیستم پشتیبانی عملیاتی مدیریت دانش در سازمان تشریح شدهاند.
در انتها مطالعات موردی در خصوص نحوه پیادهسازی مدیریت دانش در یک شرکت نفتی چندملیتی مشهور، یک شرکت مخابراتی برتر چینی، سازمان ورزشی دولتی و یک موسسه حقوقی انگلیسی موردبررسی قرارگرفتهاند.
مطالعه کتاب «دستنامه مدیریت دانش» را که بیاغراق، یکی از بهترین و بینظیرترین منابع موجود در بازار در حوزه مدیریت دانش به حساب میآید، به دانشجویان، اساتید، مدیران دولتی و غیر دولتی و هر فرد دیگری که در حوزه مدیریت دانش فعالیت دارد یا به این مباحث علاقهدارد، پیشنهاد میکنیم.
نظرات
دستنامه مدیریت دانش (جلد اول)